مهسا تشکری؛ مهدی حیات زاده؛ علی فتح زاده؛ جواد چزگی؛ اکرم بمانی خرانق
چکیده
مقدمهمهمترین مشکل در توسعه و ایجاد سدهای زیرزمینی، پیچیدگی تعیین مناطق مناسب احداث سد است. این مشکل از آنجا ناشی میشود که معیارها و عوامل زیادی شامل معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زمینشناسی و هیدرولوژیکی در مکانیابی مناسب آن دخیل هستند. لذا، استفاده از روشهایی که بتوانند مکانهای مناسب برای احداث سدهای زیرزمینی را با دقت ...
بیشتر
مقدمهمهمترین مشکل در توسعه و ایجاد سدهای زیرزمینی، پیچیدگی تعیین مناطق مناسب احداث سد است. این مشکل از آنجا ناشی میشود که معیارها و عوامل زیادی شامل معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زمینشناسی و هیدرولوژیکی در مکانیابی مناسب آن دخیل هستند. لذا، استفاده از روشهایی که بتوانند مکانهای مناسب برای احداث سدهای زیرزمینی را با دقت بالا و با صرف کمترین میزان وقت و هزینه تعیین نمایند، حائز اهمیت است. احداث سد زیرزمینی، بهعنوان یکی از راهحلهای تامین آب در مناطق خشک که امکان دسترسی به منابع معمول، نظیر چاه و رودخانه دایمی وجود ندارد یا دارای منابع آبی اندکی هستند، توصیه شده است. به همین منظور، در پژوهش حاضر مکانیابی مناطق مستعد برای احداث اینگونه سدها مورد بررسی قرار گرفته است. محدوده مورد مطالعه، حوزه آبخیز رودان در استان هرمزگان است که بهدلیل دارا بودن شرایط اقلیمی خشک و شرایط خاص زمینشناسی، میتواند از پتانسیل مناسبی برای ساخت سد زیرزمینی برخوردار باشد.مواد و روشهادر پژوهش حاضر، از طریق تلفیق مدل رقومی ارتفاع، خصوصیات توپوگرافی، زمینشناسی و هیدرولوژیکی در محیط GIS، تعداد هشت مکان اولیه بهعنوان نقاط مستعد احداث سد زیرزمینی مشخص شد. در ادامه، پس از تشکیل ماتریس تصمیم با استفاده از مدل ویکور، رتبهبندی، تعیین شاخص و انتخاب کوچکترین شاخص بهعنوان بهترین گزینه صورت پذیرفت. در نهایت، اقدام به مرتبسازی گزینهها بر اساس مقادیر شاخص مطلوبیت، شاخص نارضایتی و شاخص ویکور شد. سپس، بهترین گزینه که کوچکترین شاخص ویکور را داشته باشد، انتخاب شد.نتایج و بحثطبق نتایج بهدست آمده، مقدار شاخص ویکور (Q) برای سایت 5، عدد 0.0158 و برای سایت 2، عدد 0.097 بهدست آمد که بدین ترتیب بر مبنای شاخص ویکور، رتبه اول متعلق به سایت 5 و رتبه دوم به سایت 2 تعلق گرفت. لذا، از بین هشت مکان اولیه تنها دو نقطه مناسب و سایر سایتهای مستعد بهعلت فاصله از مراکز تمرکز جمعیتی و کشاورزی رد شدند. رتبه یک، واقع در شرق شهر زیارتعلی با توجه به شرایط هیدرولوژیکی و توپوگرافی از جمله اینکه شیب در این سایت کمتر از پنج درصد است، بهعنوان یکی از بهترین مکانها برای احداث سد زیرزمینی است. اولویت دوم، واقع در شمال بخش برنطین، بهدلیل قرارگیری در مجاورت روستای کم جمعیتی که آب آشامیدنی از طریق چاه تامین میشود، بهعنوان گزینه مناسب برای احداث سد زیرزمینی در نظر گرفته شد. در سایتهایی که اولویت اول و دوم را به خود اختصاص دادهاند، از بین معیارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، معیارهای نیاز آبی، فاصله از روستا، پارامترهای pH و EC و کمیت آب، بیشترین اهمیت را داشتهاند.نتیجهگیریبررسی نتایج عامل سطح مخزن در این پژوهش نشان داد که هر چه سطح مخزن بزرگتر باشد، در مکانیابی این سازه دارای اولویت بیشتری خواهد بود. در سدهای زیرزمینی، بر خلاف سدهای سطحی که بزرگ بودن سطح مخزن بهدلیل تلفات ناشی از تبخیر یک عیب محسوب میشود، بدون در نظر گرفتن سایر عوامل، بهترین مکان برای احداث سد زیرزمینی در یک رودخانه، تنگههایی هستند که دارای بیشترین سطح مخزن در مناطق بالادست جریان باشند. با نگاهی به محورهای انتخاب شده در پژوهش حاضر، مشاهده میشود که بالاترین اولویتها و با ارزشترین محورهای انتخابی در سازندهای کواترنر قرار گرفتهاند که این نکته میتواند بیان کننده صحت مکاننمایی سازه باشد. از آنجا که اوج مصرف آب منطقه در فصول بهار و تابستان است، لذا، با احداث سد زیرزمینی در سایتهای پیشنهادی میتوان بخشی از کمبود و بحران آب در فصول گرم را جبران کرد.
وحید موسوی؛ مهدی حیات زاده
چکیده
تغذیه به سفرههای آب زیرزمینی بهویژه در مناطق نیمهخشک از اهمیت بالایی برخوردار است. تعیین میزان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میتواند کمک شایانی به مدیران برای مدیریت منابع آب زیرزمینی کند. در مطالعه حاضر، بهمنظور تعیین میزان تغذیه سفره آب زیرزمینی در دشت مروست، فرایند هیدرولوژیک حوزه آبخیز مروست بهوسیله مدل SWAT شبیهسازی ...
بیشتر
تغذیه به سفرههای آب زیرزمینی بهویژه در مناطق نیمهخشک از اهمیت بالایی برخوردار است. تعیین میزان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میتواند کمک شایانی به مدیران برای مدیریت منابع آب زیرزمینی کند. در مطالعه حاضر، بهمنظور تعیین میزان تغذیه سفره آب زیرزمینی در دشت مروست، فرایند هیدرولوژیک حوزه آبخیز مروست بهوسیله مدل SWAT شبیهسازی شد. برای این منظور ابتدا، نقشههای پایه مورد نیاز یعنی نقشه شیب، خاک و کاربری اراضی تهیه شد. دادههای اقلیمی مورد نیاز با مقیاس روزانه به مدل وارد شدند. با توجه به اهمیت بحث آبیاری و تاثیر آن در میزان تبخیر و تعرق و نیز تغذیه سفره آب زیرزمینی، مقادیر آبیاری نیز با تعیین برنامه آبیاری در مدل SWAT در فرایند مدلسازی در نظر گرفته شد. پس از ساخت مدل بهمنظور واسنجی مدل، از بسته نرمافزاری SWAT CUP و الگوریتم SUFI-2 استفاده شد. نتایج نشان داد که متوسط سالانه میزان تغذیه به سفره آب زیرزمینی از منطقه مورد مطالعه در دوره مدلسازی (2015-2005) معادل 27.08 میلیون متر مکعب و ضریب آب برگشتی از کشاورزی حدود 34 درصد میباشد. بهبود الگوی کشت، جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز و برداشت بیش از حد از سفره و نیز سامانههای آبیاری مناسب میتواند در کاهش کسری مخزن و جلوگیری از افزایش بحران منابع آب موثر باشد. به علاوه، پژوهش حاضر نشان داد که مدل برای کوتاهمدت (مثلا دوره یکساله) نتایج مناسبی را بهدست نمیدهد، اما برای دورههای بلندمدت نتایج انطباق بهتری با واقعیت خواهد داشت. پیشنهاد میشود تا بهمنظور مطالعه همزمان جریانات سطحی و زیرزمینی از ترکیب مدل SWAT و MODFLOW استفاده شود. همچنین، میتوان برای تعیین میزان آب برگشتی و تغذیه از لایسیمتر یا مدل SWAP نیز استفاده کرد.